هفت تا هشت سالگی
عزیزم، نازنینم، عسلم، سال 93 از راه رسید و تو هفت ساله شدی. جشن تولد امسالت با حضور پسرخاله مهرسام، جذابتر شد . یاسینم سال 93-92 برای هر دویمان سالی مهم، هیجانانگیز و زیبا است. تو خواندن و نوشتن میآموزی و من تحصیل در مقطع دکترای تخصصی را تجربه میکنم . تو برای اولین بار میخوانی و مینویسی و من ذهنم را در آموزههای کانت و ملاصدرا پختهتر از قبل به خلاقیت وامیدارم. تو زیبایی علم را درنمیابی و من شکوه آموختن را میبلعم. برای هر دومان و البته همسر نازنینم و پدر مهربانت آرزوی سالی پر از خدا میکنم. سالی با کمترین میزان از دست دادن لحظات. زمان شتاب میکند و من میخواهم قدرش را بدانم. میخواهم از ...
نویسنده :
مامان
15:31